آقا سامیارآقا سامیار، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه سن داره

آقـــا ســـــامـیــــــار

قلعه گردن

 شب جمعه١٣ مرداد افطاری رفتیم خونه عمو مصطفی (دوست بابا). بعد از افطار به همراه بقیه مهمونا رفتیم قلعه گردن شما اولین بار بود که اومدی   بعدش نشوندیمت روی تخت آخرش هم کلافه شدی بعدش خوابیدی ...
15 مرداد 1391

دختر دایی جون

امروز دایی مجید زنگ زد گفت رفتن سونو گرافی بچشون دخمله....... داری دختر دایی دار میشی خیلی خوشحال شدم چون هم دایی دوست داشت بچشون دختر بشه هم زن دایی. ایشالا... که صحیح و سالم بدنیا بیاد البته هنوز ٥ ماهشه ٤ ماهه دیگه  بدنیا میاد یه دخمل ناز و مامانی . عمه قربونش ...
12 مرداد 1391

عید 91

روز تحویل سال نو خونه بابا جون اینا بودیم پسر من هم روی سفره هفت سین بود گاهی خواب بود گاهی بیدار و بعضی وقت ها هم گریه می کرد دایی و زن دایی جونش هم بودن خیلی خوب بود کلی عکس انداختیم   ...
11 مرداد 1391

تولد پسرم

      سامیار جونم       قرار بود ٢٤ اسفند ٩٠ بدنیا بیای ولی زودتر یعنی ١٠ اسفند بدنیا اومدی. ٧ اسفند بود ساعت ٣ نیمه شب کیسه آب پاره شد (فکر کنم لگد زدی پارش کردی) بعدش رفتیم بیمارستان بستری شدم ٣ روز تو بیمارستان بودم تا اینکه شما بعد ٣ روز تشریف آوردید. اون زمانی که بیمارستان بودم خیلی بد بود همش نگرانت بودم چون کیسه آبم پاره شده بود و تو خشکی بودی نگرانی استرس بدتر اینکه نباید کسی میامد ملاقات. خلاصه  بعد از کلی درد منو بردن اتاق زایمان ... فقط لحظه بدنیا اومدنت تمام دردام فراموش شد وقتی دیدمت باورم نمی شد که بدنیا اومدی. یه پسر کوچولو نا...
11 مرداد 1391

نشستن

پسرم تازه داره نشستن یاد میگره هنوز بدون کمک کسی ننشسته چون تعادل نداره. الهی قربون اون خندهات برم من. ...
11 مرداد 1391

حموم کردن

نوزاد بودی زیاد علاقه به حمام نداشتی ولی کم کم خوشت اومد وقتی میری حموم با اردکت بازی میکنی آب بازی دوست داری   ...
11 مرداد 1391

دریا

تو خرداد با عمه جون و آجی بهینا رفتیم دریا برای اولین بار بود که دریا رو دیدی آجی شن بازی می کرد ولی تو هنوز کوچولو بودی برای این کار.   ...
11 مرداد 1391

تولد آجی بهینا

٢٧ خرداد تولد آجی بهینا بود شب رفتیم خونه پدرجون برای آجی کادو خریدیم کادوشو بهش دادیم اومدیم   ...
11 مرداد 1391

اولین سفر کاشان

دایی مجید اینا می خواستن برن کاشان ما هم به همراه اونا رفتیم کاشان . یک شب کاشان بودیم فرداش اومدیم. خیلی خوش گذشت تو هم پسره خوبی بودی فقط موقع برگشتن قاطی کردی. کاشان گرم بود تورو باغ فین بردیم بعدش رفتیم قمصر خیلی خوب بود. ...
11 مرداد 1391